وقتی که عضد میخواسته شرفیاب بشود، متشبث میشود به امیرهوشنگ که وسایل شرفیابی ما را فراهم بکند. وقتی که امیرهوشنگ به حضور شاه میرسد و از شاه خواهش میکند که عضد را بپذیرند، شاه به امیرهوشنگ میگوید که "چی برای تو دارد؟" او هم صریح میگوید: پنجهزار دلار قرار شده به من بدهد